قلب مهمانخانه نیست که آدم ها بیایند، دو یا سه روز در آن بمانند و بعد بروند؛ قلب لانه گنجشک نیست که در بهار ساخته شود و در پائیز باد آن را با خودش ببرد ؛ قلب راستش نمی دانم چیست ! اما این را می دانم که جای آدم های خیلی خوب است ؛ قلب چاه دلخوری نیست که به وقت بد خلقی سنگریزه ای به درونش بیندازی تا صدای افتادنش را بشنوی ؛ قلب آینه ای است که با هر شکستنش چند تکه می شود و یکپارچه از هم می پاشد ؛ قلب قاصدکی است که اگر پرهایش را بچینی دیگر در آسمان اوج نمی گیرد منبع
درباره این سایت